کد خبر : ۲۲۰۱۱۵ تاریخ خبر: ۱۳۹۵/۰۱/۱۷ ساعت ۰۸:۰۸

لفته منصوری
تأخر فرهنگی داریم!

  تأخر فرهنگی داریم!

از دکتر فردین علیخواه یادداشتی با عنوان «آن‌ها که می‌خرند و می‌پرند!» به تاریخ ۷ آذرماه سالجاری در سایت خبری – تحلیلی فرارو به نشانی زیر منتشر شده که شایسته خواندن است:

http://fararu.com/fa/news/254082/

من فکر می کنم ما دچار نوعی تاخر فرهنگی شدیم. همان گونه که در یادداشت دکتر علیخواه آمده است این تاخر فرهنگی ناشی از نوسانات عجیب و غریب در حوزه اقتصاد جامعه است. نیازی به تفصیل این موضوع نیست با خواندن این مطلب شما تعدادی از افراد دوست و آشنا را معرفی خواهید کرد که ره صد ساله را یک شبه طی کردند!
اصطلاح “Cultural Lag” به معانی تأخر فرهنگی، عقب‌ماندگی فرهنگی، واپس ماندگی فرهنگی یا دیرکرد فرهنگی ترجمه شده است. تاخر فرهنگی مفهومی است که توسط ویلیام اگبرن جامعه‌شناس امریکایی مطرح گردید. تاخر فرهنگی، در نظریه اگبرن با مفهوم تطبیق با محیط جدید همراه است. سازش و تطابق اجتماعی به دو شکل قابل تصور است: یکی سازش و تطابق انسان با فرهنگ، و دیگری هماهنگی و سازش میان قسمت‌های مختلف یک فرهنگ است. نظریه تاخر فرهنگی اگبرن، مربوط به حالت دوم یعنی مشکل تطبیق قسمت‌های مختلف یک فرهنگ است، که به علت سرعت تغییر و تحول از یکدیگر جدا شده‌اند. قسمت‌های مختلف یک فرهنگ (عناصر مادی و معنوی فرهنگ) به یک سنت و آهنگ تغییر نمی‌کنند(قلی زاده،۱۳۷۴: ص۷۴).
در هر فرهنگ دو زمینه جدا از هم وجود دارد: یکی فرهنگ مادی و دیگری فرهنگ غیرمادی یا فرهنگ معنوی. فرهنگ مادی آن بخش از عناصر فرهنگی را دربر می‌گیرد که قابل لمس و اندازه‌گیری و ارزیابی و مقایسه است. اشیا مادی، ابزار کار، وسایل صنعتی، کشاورزی، عکاسی، موسیقی، آموزشی و لوازم خانه که در زندگی روزمره کاربرد دارند جزء فرهنگ مادی به‌شمار می‌روند. فرهنگ مادی در واقع مشتمل بر کلیه دستاوردهای مادی یا تکنولوژیک هر جامعه است.
فرهنگ معنوی مشتمل بر موضوعاتی است که جنبه کیفی دارد و قابل مقایسه و اندازه‌گیری نیست. می‌توان گفت آنچه را که مادی نیست فرهنگ غیرمادی گویند. آثار ادبی، هنری، فکری، آداب و رسوم، سنت‌ها، اخلاقیات، معتقدات، باورها، آموزش و پرورش، و به طور کلی سرمایه معنوی یک جامعه جزء فرهنگ معنوی جامعه به‌شمار می‌رود(وثوقی و نیک خلق، ۱۳۷۶:صص ۱۲۷-۱۲۶).
تاخر فرهنگی ناشی از تاخر یا پس‌افتادگی فرهنگ معنوی از فرهنگ مادی است. زیرا فرهنگ معنوی ریشه‌دارتر، عمیق‌تر و گسترده‌تر است و نمی‌تواند به سرعت فرهنگ مادی تغییر کند. چرا که بنابر اصل “مقاومت فرهنگی متفاوت” اگبرن، پذیرفتن تغییر یا مقاومت در برابر آن در تمام اجزا و قسمت‌ها و عناصر فرهنگی به یک شکل و اندازه نیست، در برخی چون فرهنگ مادی زودتر و در فرهنگ معنوی دیرتر صورت می‌گیرد(قرائی مقدم، ۱۳۷۴:ص ۱۶۲).
به نظر شما برای جبران تاخر فرهنگی چه کار باید کرد؟ آیا جلوی پیشرفت فرهنگ مادی را بگیریم؟ یا فرهنگ معنوی را هم پای فرهنگ مادی ارتقاء دهیم؟ قطعا حالت دوم تنها راه درست است. اما آیا نظام فرهنگی جامعه ما در جهت این ظرفیت سازی فعالیت می کند؟ آیا اولویت ها و سیاست های فرهنگی کشور در این راستا قرار دارد؟ به نظر می رسد فعالیت های فرهنگی بر اساس اصولی فارغ از شرایط اجتماعی تدوین و اجرا می شود و این موجب تاخر فرهنگی و آسیب جدی بر پیکره فرهنگ کشور شده است.

اهواز – لفته منصوری

منابع:
قرائی مقدم، امان‌الله(۱۳۷۴) مبانی جامعه‌شناسی. تهران: ابجد.
قلی‌زاده، آذر(۱۳۷۴) مبانی جامعه‌شناسی. کاشان: محتشم،.
وثوقی، منصور و نیک‌خلق، علی‌اکبر(۱۳۷۶) مبانی جامعه‌شناسی. تهران: خردمند، چاپ یازدهم.



برچسب ها: لفته منصوری